شمافروختیدوماخریدیم

شما فروختید و ما خریدیم!!!

 

بانوي محجبه اي در يکي از سوپرمارکت‌هاي زنجيره‌اي در فرانسه خريد مي‌کرد؛ خريدش که تموم شد براي پرداخت رفت پشت صندوق. صندق‌دار يک خانم بي‌حجاب و اصالتاً عرب بود.

صندوق‌دار نگاهي از روي تمسخر بهش انداخت و همينطور که داشت بارکد اجناس را مي‌گرفت اجناس او را با حالتي متکبرانه به گوشه ميز مي‌انداخت. اما خانم باحجاب  که روبنده بر چهره داشت خونسرد بود و چيزي نمي‌گفت و اين باعث مي‌شد صندوقدار بيشتر عصباني بشه !

بالاخره صندوق‌دار طاقت نياورد و گفت: «ما اينجا توي فرانسه خودمون هزار تا مشکل و بحران داريم اين نقابي که تو روي صورتت داري يکي از همين مشکلاته که عاملش تو و امثال تو هستيد! ما اينجا اومديم براي زندگي و کار نه براي به نمايش گذاشتن دين و تاريخ! اگه مي‌خواي دينت رو نمايش بدي يا روبنده به صورت بزني برو به کشور خودت و هر جور مي‌خواي زندگي کن!»

خانم محجبه اجناسي رو که خريده بود توي نايلون گذاشت، نگاهي به صندق‌دار کرد…
روبنده را از چهره برداشت و در پاسـخ خانم صندوق‌دار که از ديدن چهرهٔ اروپايي و چشمان رنگين او جا خورده بود گفت:

من جد اندر جد فرانسوي هستم…اين دين من است.اينجا وطنم…شما دينتون را فروختيد و ما خريديم.

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: حکایات مفید ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 12 مرداد 1393برچسب:حجاب,اوروپا,اسلام,فرانسه,دین,فروختن,خریدن, | 1:43 | نویسنده : محمدامین اسکندری ومهزیاراسکندری |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.