فقط بلدیم بگیم شـــــهدا شرمنده ایم...!!!!

لاينر هاي اختصاصي وب سايت بزرگ شبهاي تنهايي


موضوعات مرتبط: شهدا ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 12 مرداد 1393برچسب:فقط بلدیم بگیم شهداشرمنده ایم,شهدا,شرمنده ایم,بدحجابی, | 1:45 | نویسنده : محمدامین اسکندری ومهزیاراسکندری |

siGizq 384 وصیت تکان دهنده شهید به مادرش

مادرم وقتی خبر شهادت مرا شنیدی گریه نکن

زمان تشییع و تدفینم گریه نکن

زمان خواندن وصیت نامه ام گریه نکن

فقط زمانی گریه کن که مردان ما غیرت را فراموش می کنند و زنان ما عفت را

وقتی جامعه ما را بی غیرتی و بی حجابی گرفت ،

مادر گریه کن که اسلام در خطر است


موضوعات مرتبط: شهدا ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 12 مرداد 1393برچسب:شهدا,وصیت نامه,شهید,تکان دهنده,مادر,عفاف,حجاب,اسلام,خطر,امام زمان, | 1:32 | نویسنده : محمدامین اسکندری ومهزیاراسکندری |

کوچه هایمان را به نامشان کردیم که هرگاه آدرس منزلمان را میدهیم بدانیم از گذرگاه خون کدام شهید است که با آرامش به خانه میرسیم!

نکند عکس شهدا را ببینیم و عکس آنها عمل کنیم...

 


موضوعات مرتبط: تصاویرمذهبی ، شهدا ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : چهار شنبه 8 مرداد 1393برچسب: عکس شهدا, شهید, عکس شهید, شهدا, عکس شهدا را میبینیم و عکس شهدا عمل میکنیم, | 15:40 | نویسنده : محمدامین اسکندری ومهزیاراسکندری |

در تفحّص شهدا، دفترچه یک شهید 16 ساله که گناهان هر روزش را می نوشت پیدا شد. گناهان یک هفته او اینها بود:
شنبه: بدون وضو خوابیدم.
یکشنبه: خنده بلند در جمع.
دو شنبه: وقتی در بازی گُل زدم احساس غرور کردم.
سه شنبه: نماز شب را سریع خواندم.
چهارشنبه: فرمانده در سلام کردن از من پیشی  گرفت.
پنجشنبه: ذکر روز را فراموش کردم.
جمعه: تکمیل نکردن 1000 صلوات و بسنده کردن به 700 صلوات.
دوستان ایامااسم خودمونو گذاشتیم مسلمان منکه واقعاازخوندن ایننوشته خیلی خیلی احساس شرمنده گی کردم حداقل دوستان ماکه نمیتونیم مثل اینهاباشم حداقل بیایم برای ظهور امام زمان دعاکنیم که که بلاخره چیزی هم ازمابربیادوفرج خودمون باشه تاکمی ازگناهانمون برداشته بشه

موضوعات مرتبط: شهدا ، حکایات مفید ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 5 مرداد 1393برچسب:شهید,دفترچه,گمنام,بیتوتیه,تبیان,انصارالمهدی,16 ساله,گناهان,یادداشت, | 1:53 | نویسنده : محمدامین اسکندری ومهزیاراسکندری |

از روزی که جنگ آغاز شد تا لحظه ای که خرمشهر سقوط کرد یک ماه بطور مداوم کربلا را می دیدم. «ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین».

بارپرودگارا، ای رب العالمین، ای غیاث المستغیثین و ای حبیب قلبو الصالحین. تو را شکر می گیوم که شربت شهادت این گونه راه رسیدن انسان به خودت را به من بنده ی فقیر و حقیر و گناهکار خود ارزانی داشتی. 
من برای کسی وصیتی ندارم ولی یک مشت درد و رنج دارم که بر این صفحه ی کاغذ می خواهم همچون تیری بر قلب سیاه دلانی که این آزادی را حس نکرده اند و بر سر اموال این دنیا ملتی را، امتی را و جهانی را به نیستی و نابودی می کشانند، فرو آورم.


موضوعات مرتبط: تازه های زندگی نامه بزرگان دین ، شهدا ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 2 مرداد 1393برچسب:شهیدمحمدجهان ارا,زندگی نامه,زندگی نامه شهیدمحمدجهان ارا,شهدا,انصارالمهدی, | 2:35 | نویسنده : محمدامین اسکندری ومهزیاراسکندری |

صفحه قبل 1 صفحه بعد

.: Weblog Themes By SlideTheme :.